دو نیرو در مکانیسم اتصال چسبها دخالت دارد که عبارتاند از نیروهای واندروالسی و پیوندهای شیمیایی. نیروهای واندروالسی اساس اکثر فرایندهای چسبندگی هستند. این نیروهای جاذبه بین چسب و جسم مورد نظر عمل میکنند. پیوندهای شیمیایی قویترین نوع چسبندگی را ایجاد میکنند. این نوع اتصال وقتی رخ میدهد که جسمی که چسب روی آن استفاده میشود دارای گروههای شیمیایی واکنش دهنده با چسب باشد.
برخی از گروههای شیمیایی در پدید آوردن نیروهای واندروالسی خیلی مؤثر هستند و در صورت وجود در چسب یا جسم مورد نظر سبب ایجاد پیوند خوبی میشوند. از این گروهها میتوان گروههای نیتریل، هیدروکسیل، کربوکسیل و آمید را نام برد.
برای ایجاد چسبندگی بین چسب و جسم لازم است که مواد با یکدیگر تماس پیدا کنند. در این حالت کشش سطحی تماس چسب با جسم جامد را کنترل میکند. تمام مواد دارای نیروهای سطحی هستند که در مایعات کشش سطحی و در جامدات به انرژی سطحی معروفند. کشش سطحی عامل ایجاد قطره در یک مایع است.
اگر انرژی سطح در جامد بیشتر از کشش سطحی مایع باشد، قطره چسب پخش شده و در سطح جسم جامد پخش و باعث خیس شدن و بهترشدن چسبندگی میشود. بنابراین با افزایش انرژی سطحی جامد و یا با کاهش کشش سطحی مایع میتوان خیس شدن سطح جامد را بهبود بخشید.
کشش سطحی بحرانی کشش سطحی بحرانی، کشش سطحی لازم برای خیس کردن سطح جامد است. کششهای سطحی بحرانی فلزات تمیز و اکسیدهای فلزی بیشتر از کشش سطحی مواد آلی و آب است و بسپارهای آلی جامد کشش سطحی بحرانی کمتر از آب دارند. تشکیل اتصال با پلی اتیلن، CFCها و سیلیکونها به علت کمتر بودن کشش سطحی بحرانی آنها از کشش سطحی بحرانی اکثر چسبها به دشواری صورت میگیرد.
برای بالا بردن استحکام یک اتصال، ایجاد یک سطح تمیز لازم است. زیرا تمیزی سطح باعث افزایش کشش بحرانی سطح و پخش شدن بیشتر چسب و در نتیجه افزایش چسبندگی میشود. برای آماده سازی سطح فلزات باید سطح جسم عاری از گریس و روغن باشد. اکسیدهای سطح جسم را بهوسیله ترجیحا روشهای شیمیایی مثل استفاده از محلول اسید کرومیک میتوان پاکسازی کرد.
همچنین در اثر ترکیب کروماتها با سطح جسم، ماده در برابر اکسایش محافظت میشود و رطوبت نمیتواند به داخل نفوذ کرده و باعث تخریب سطح تماس فلز و چسب شود (برای زدودن اکسیدها از سطح فلز میتوان از روش سایش مکانیکی هم استفاده کرد). آلودگی هوا و رطوبت میتواند باعث کاهش اتصال پذیری و همچنین کاهش استحکام اتصالات بین چسب و سطح مورد نظر شود.
برای چسباندن پلی اتیلن، پلی پروپیلن، تفلون و استالها با چسبهای معمولی سطح مورد نظر نیاز به آماده سازی ویژهای دارد. تمیز کردن دقیق و مناسب این سطوح ضروری است. روشهای مختلفی برای آماده سازی این اجسام برای ایجاد اتصال وجود دارد. تفلون میتواند پس از شستشو با سدیم ایجاد اتصال کند. این امر سبب انتقال فلوئور از سطح جسم شده و لایه قهوهای رنگ کربنی باقی میگذارد. دید کلی ساخت و مصرف چسب از گذشته رایج بوده است. در قدیم، از موادی چون قیر و صمغ درختان به عنوان چسب استفاده میکردند. در تمام قرون گذشته و همچنین قرن نوزدهم چسبها منشاء حیوانی و یا گیاهی داشتهاند. چسبهای حیوانی بطور عمده بر مبنای کلوژن مامالیام Mammaliam بودند که پروتئین اصلی پوست، استخوان و رگ و پی است و چسبهای گیاهی از نشاسته و دکسترین دانههای گندم، سیب زمینی و برنج تهیه میشدند.
کاربردهای متنوع چسب از قرن نوزدهم بتدریج با پیدایش چسبهای سنتتیک ساخته شده در صنعت پلیمر، چسبهای سنتی و گیاهی و حیوانی از صحنه خارج شده است. صنعت چسب به صورت گسترده ای در حال رشد میباشد و تعداد محدودی وسایل مدرن ساخت بشر وجود دارد که از چسب در آنها استفاده نشده است. در اتصالات اغلب وسایل از یک جعبه بسیار ساده غلات گرفته تا هواپیمای پیشرفته بوئینگ ۷۴۷ از چسب استفاده شده است.
امکانات بشر میتواند بوسیله چسبها اصلاح گردد. این مطلب، شامل استفاده از سیمانهای سخت شده توسط UV در دندانپزشکی و سیمانهای پیوند آکلریلیک در جراحی استخوان میباشد. پیشرفت جدیدی که اخیرا در کاربرد چسب حاصل گشت، اتصال ریلهای فولادی و تراموای جدید شهر منچستر بود. چسبها نه تنها برای موادی که بایستی چسبانده و بهم پیوسته شوند، بلکه در ایجاد چسبندگی برای موادی از قبیل جوهر تحریر، رنگها و سایر سطوح پوششی، وسایل بتونه کاری و وجوه میانی در مواد ترکیبی از قبیل فولاد یا بافت پارچه، در تایرهای لاستیکی و شیشه یا الیاف در پلاستیکها ضروری هستند.
اجزای تشکیل دهنده چسبها مواد پلیمری چسبها، همگی حاوی پلیمر هستند یا پلیمرها در حین سخت شدن چسبها بوسیله واکنش شیمیایی پلیمر شدن افزایشی یا پلیمر شدن تراکمی حاصل میشوند. پلیمرها به چسبها قدرت چسبندگی میدهند. میتوان آنها را به صورت رشتههایی از واحدهای شیمیایی همانند که بوسیله پیوند کووالانسی به هم متصل شدهاند، در نظر گرفت.
پلیمرها در دماهای بالا روان میگردند و در حلالهای مناسب حل میگردند. خاصیت روان شدن آنها در چسبهای حرارتی و خاصیت حل شوندگی آنها در چسبهای بر پایه حلال، یک امر اساسی میباشد. پلیمرهای شبکهای در صورت گرم شدن جریان نمییابند، ممکن است در حلالها متورم گردند، ولی حل نمیشوند. تمامی چسبهای ساختمانی، شبکهای هستند، زیرا این مورد خزش (تغییر شکل تحت بار ثابت) از بین میبرد.
افزودنیهای دیگر بسیاری از چسبها، علاوه بر مواد پلیمری دارای افزودنیهایی هستند از قبیل:
•مواد پایدار کننده در برابر تخریب توسط اکسیژن و UV.
•مواد نرم کننده که قابلیت انعظاف را افزایش میدهد و دمای تبدیل شیشهای (Tg ) را کاهش میدهد.
•مواد پر کننده معدنی که میزان انقباض در سخت شدن را کاهش میدهد و خواص روان شدن را قبل از سخت شدن تغییر میدهد و خواص مکانیکی نهایی را بهبود میبخشد.
•مواد تغلیظ کننده.
•معرف های جفت کننده سیلانی.
تئوریهای چسبندگی درباره چسبندگی شش تئوری وجود دارد که عبارتند از:
تئوری جذب فیزیکی جذب فیزیکی شامل نیروهای واندروالسی در بین سطوح میباشد که در بر گیرنده جاذبههای بین دو قطبیهای دائم و دو قطبی القایی و نیروهای لاندن میباشد.
تئوری جذب شیمیایی تئوری پیوند شیمیایی در مورد چسبندگی، بر اساس تشکیل پیوندهای کووالانسی، یونی و هیدروژنی بین سطح میباشد. مدارکی مبنی بر اینکه پیوندهای کووالانسی با عوامل جفت کنندگی سیلانی تشکیل میشود، وجود دارد و ممکن است که چسبها شامل گروههای هیدروکسی یا آمین باشند که با اتمهای هیدروژن فعال از قبیل گروههای هیدروکسیل، اگر چوب یا کاغذ اجزا مورد عمل باشند، پیوند هیدروژنی ایجاد میکنند.
تئوری نفوذ تئوری نفوذ این دیدگاه را مطرح میکند که پلیمرها هنگام تماس ممکن است در همدیگر نفوذ کنند. بنابراین مرز درونی سرانجام برداشته میشود و نفوذ پلیمرها در صورتی اتفاق میافتد که زنجیرهای متحرک و سازگار باشند. به عبارت دیگر، دما باید از دمای تبدیل شیشهای بالاتر رود.
تئوری الکتروستاتیک تئوری الکتروستاتیک، از این طرح سرچشمه گرفته است که وقتی دو فلز در تماس با یکدیگر باشند، الکترونها از یکی به دیگری منتقل میشوند و بنابراین یک لایه مضاعف الکتریکی تشکیل میگردد که نیروی جذب را نشان میدهد. چون پلیمرها، نارسانا هستند، مشکل به نظر میرسد که این تئوری برای چسبها کاربرد داشته باشد.
تئوری پیوند درونی مکانیکی اگر سطحی را که میخواهیم روی آن چیزی بچسبانیم، دارای سطحی نامنظم باشد آنگاه ممکن است چسب در ناهمواریهای سطح، قبل از سخت شدن داخل شود. این ایده، باعث ظهور این تئوری شد که به اتصالات چسب با مواد متخلخل از قبیل چوب و نسوجات بسط داده شد. مثالی از این قبیل، عبارت از استفاده از اتو در لایه چسب و در لباس میباشد. لایه چسبها، حاوی چسبهای ذوبی هستند که پس از ذوب در پارچه نفوذ میکنند.
تئوری لایه مرزی ضعیف تئوری لایه مرزی ضعیف، پیشنهاد میکند که سطوح تمیز، پیوندهای قویتری با چسب ایجاد میکنند. اما برخی آلودگیها از قبیل زنگ و روغن یا گریسها، لایه ای ایجاد میکنند که چسبندگی ضعیفی دارد. همه آلودگیها، لایه مرزی ضعیف تشکیل نمیدهند، زیرا در برخی حالات، آنها توسط چسب حل خواهند شد. در این محدوده، چسبهای ساختمانی آکریلیک، برتر از اپوکسیدها هستند و این، بدلیل توانایی آنها برای حل کردن روغنها و گریسها میباشد.
آماده سازی سطح برای چسبندگی آماده سازی نامناسب یا نادرست سطح، احتمالا دلیل عمده شکسته شدن اتصالات چسبی میباشد. آماده سازی سطح یک جسم با روشهای زیر انجام میگیرد: روش های سائیدگی، استفاده از حلالها، تخلیه شعله وکرونا، حک کردن تفلون، حک کردن فلزات، آندی کردن فلزات، استفاده از چند سازه ها.
انواع چسبها چسبهایی که توسط واکنش شیمیایی سخت میشوند •چسبهای اپوکسیدی: اپوکسیدها، بهترین نوع چسبهای شناخته شده ساختمانی هستند و بیشترین کاربرد را دارند. رزین اپوکسی که اغلب در حالت معمول استفاده میشود، معمولا دی گیلیسریل اتراز بیس فنل DGEBA)A) نامیده میشود و بوسیله واکنش نمک سدیم از بیس فنل A با اپی کلروهیدرین ساخته میشود. آمینهای آروماتیک و آلیفاتیک به عنوان عامل سخت کننده استفاده میشوند. این چسبها به چوب، فلزات، شیشه، بتن، سرامیکها و پلاستیکهای سخت بخوبی میچسبند و در مقابل روغنها، آب، اسیدهای رقیق، بازها و اکثر حلالها مقاوم هستند. بنابراین کاربرد بیشتری در چسباندن کفپوشهای وینیلی در سرویسها و مکانهای خیس و به سطوح فلزی دارند.
•چسبهای فنولیک برای فلزات: وقتی که فنل با مقدار اضافی فرمالدئید تحت شرایط بازی در محلول آبی واکنش کند، محصول که تحت عنوان رزول شناخته شده و الیگومری شامل فنلهای پلدار شده توسط اتروگرومتیلن روی حلقههای بنزن میباشد، بدست میآید. برای جلوگیری از تشکیل حفرههای پر شده از بخار، اتصالات چسبهای فنولیک تحت فشار، معمولا بین صفحات پهن فولادی گرم شده توسط پرس هیدرولیک سخت میشوند. بدلیل شکننده بودن فنولیکها، پلیمرهایی از جمله پلی وینیل فرمال، پلی وینیل بوتیرال، اپوکسیدها و لاستیک نیتریل اضافه میشود تا سختتر گردند.
•چسبهای تراکمی فرمالدئید برای چوب: تعدادی از چسبهای مورد استفاده برای چوب نتیجه تراکم فرمالدئید با فنول و رزوسینول (۱و۳ دی هیدروکسی بنزن) هستند. بقیه با اوره یا ملامین متراکم میشوند.
•چسبهای آکریلیک: چسبهای ساختاری شامل منومرهای آکریلیک توسط افزایشی رادیکال آزاد در دمای محیط سخت میشوند. منومر اصلی، متیل متاکریلات (MMA) میباشد، اما موارد دیگری از قبیل اسید متاکریلات برای بهبود چسبندگی به فلزات بوسیله تشکیل نمکهای کربوکسیلات و بهبود مقاومت گرمایی و اتیلن گلیکول دی متیل اکریلات برای شبکهای کردن نیز ممکن است مورد استفاده قرار گیرد.
کلروسولفونات پلی اتیلن، یک عامل سخت کننده لاستیک است و کیومن هیدورپراکساید و N،N دی متیلن آنیلین، اجزاء یک آغازگر اکسایشی- کاهشی هستند. پیوند دهنده هایی که برای اتصالات محکم مصنوعی به استخوانهای انسان و پوششهای چینی برای دندانها استفاده میشود نیز بر مبنای MMA هستند و بطورکلی برای جسباندن فلزات، سرامیکها، بیشتر پلاستیکها و لاستیکها استفاده میشود و اتصالات پرقدرتی را ایجاد میکنند.
•چسبهای غیر هوازی: چسبهای غیر هوازی در غیاب اکسیژن که یک بازدارنده پلیمر شدن است، سخت میگردد. این چسبها اغلب بر پایه دی متاکریلاتهایی از پلی اتیلن گلیکول هستند. کاربرد این چسبها، اغلب در محل اتصال چرخ دنده ها، تقویت اتصالات استوانهای و برای دزدگیری میباشد.
•چسب های پلی سولفیدی: پلی سولفیدها در ابتدا به عنوان دزدگیر استفاده میشدند و یک کاربرد مهم دزدگیری لبههای آینههای دوبل میباشد. هر دو برای اینکه واحدها را باهم نگه دارند و مانعی در برابر نفوذ رطوبت ایجاد کنند. آنها به وسیله بیس (۲- کلرواتیل فرمال) با سدیم پلی سولفید تهیه میشوند و به منظور کاهش قیمت از پرکننده های معدنی استفاده میشود. به عنوان نرم کننده، از فتالاتها و معرفهای جفت کننده سیلانی استفاده میشود و عامل سخت کننده آنها شامل دی اکسید منگنز و کرومات هستند.
•سفت شدن لاستیکی چسبهای ساختمانی: بسیاری از چسبهای ساختمانی، پلیمرهای لاستیکی حل شده ای در خودشان دارند. وقتی که چسبها سخت میشوند، لاستیک به صورت قطراتی با قطر حدود ۱µm رسوب میکند. لاستیکهای استفاده شده در این روش شامل پلی وینیل فرمال (pvf) و پلی وینیل بوتیرال (PVB) هستند که هر دو بوسیله واکنش آلدئید مناسب با پلی وینیل الکل ساخته میشوند.
•سیلیکونها: چسبهای یک جزئی سیلیکون اغلب به چسبهای ولکانیزه شونده در دمای اتاق (rtv) معروفند و شامل پلی دی متیل سیلوکسان (PDMS) با جرمهای مولکولی در محدود ۱۶۰۰-۳۰۰ با گروههای انتهای استات، کتوکسیم یا اتر هستند. این گروهها توسط رطوبت اتمسفر، هیدرولیز شده، گروههای هیدروکسیل تشکیل میدهند که بعدا با حذف آب متراکم میشوند.
چسبهای سیلیکونی نرم و مطلوب هستند و دارای مقاومت محیطی و شیمیایی خوبی هستند. این چسبها به عنوان بهترین پوشش برای استفاده در حمام شناخته شدهاند.
چسب چوب
چسبهایی که بدون واکنش شیمیایی سخت میشوند این چسبها شامل سه نوع زیر میباشند
•چسبهایی که در اثر حذف حلال سخت میشوند:
◦چسبهای تماسی: چسبهای تماسی احتمالا از معروفترین چسبها بر پایه حلال هستند. اینها محلولهایی از پلیمر در حلال آلی هستند که در دو سطح بکار میروند تا متصل شوند. ماده اصلی این چسبها، لاستیک پلی کلروپرن (پلی کروپرن، پلی کلرو بوتادین) است و برای چسباندن روکشهای تزئینی و پلاستیکهای محکم دیگر مثل ABS ، DVC به چوپ و محصولات فلزی و چسبهای تماسی DIY برای تخت کفش بکار میروند.
◦چسبهای پمادی: چسبهای بر پایه حلال مشهور که در ظروف پماد مانند به عموم فروخته میشوند، اغلب محلولهایی از لاستیک نیتریل (همیپلیمر یا بوتادین و آکریلونیتریل) در حلالهای آلی هستند. •چسبهایی که با از دست دادن آب سخت میشوند:
◦محلولهای آبی و خمیرها: نشاسته، ذرت و غلات، منابع عمده برای استفاده چسب هستند. موارد مصرف عمده برای چسباندن کاغذ، مقوا و منسوجات میباشد. کاربردهای آن شامل صفحات موجدار، پاکتهای کاغذی، پنجرگیری تیوپ، چسباندن کاغذ دیواری و چسبهای تر شدنی مجدد با آب میباشد. چسبهای تر شدنی توسط آب شامل پلی (وینیل الکل) (DVOH) که در تمبرهای پُستی مورد استفاده قرار میگیرند و از لاتکس صمغهای طبیعی (مثلا صمغی و دکسترین) و پلی وینیل استات (DVN) همراه با مقدار زیادی DVOH پایدار کننده تولید میشوند. DVOH تنها پلیمرمعروفی است که از منومر خودش ساخته نمیشود.
◦امولسیونهای آبی: اجزا ترکیبی برای پلیمریزه شدن امواسیونی عبارتند از: آب، منومرها، پایدار کننده ها و آغازگر. محصول پلیمر شدن امولسیونی، شیرابه ای از ذرات پلیمر با پایدار کنندههای جذب شده میباشد. معروفترین مثال ، چسب چوب DIY است که شیرابه آن، شامل پلیمر پلی وینیل استات (DVA) است و به میزان زیادی در کارهای کارگاهی و در چسباندن اتصالات تاق و زبانه برای درها، پنجره ها و مبلمان در کارخانهها استفاده میشود و مثال دیگر در رنگهای امولسیونی بر پایه DVA هستند که برای پوشش سطح یا به عنوان چسب استفاده میشود. •چسبهایی که به وسیله سرد کردن سخت میشوند:
◦چسبهای ذوبی: ماده اولیه چسبهای ذوبی که از ابزار تفنگ شکلی خارج میشود، معمولا اتیلن وینیل استات (EVA) میباشد. کاربرد این چسبها شامل استفاده در جعبههای مقوایی، صفحه کتاب، اتصالات حرارتی و نئوپان میباشد. از دیگر چسبهای ذوبی میتوان چسبهای ذوبی پلی آمیدی، پلی اورتان، استرهای آلیفاتیک، پلی استر اشاره کرد. چسبهای حساس به فشار چسبهای حساس به فشار، دائما چسبناک باقی میمانند و به خاطر استفاده در نوار چسبها و برچسبها معروف هستند. این چسبها بطور عمده بر پایه لاستیک طبیعی، همی پلیمر دستهای و تصادفی، استیرن - بوتادین و آکریلیک هستند. PVC نرم شده و پلی اتیلن، مواد نوار معمولی هستند. یک طرف نوار با یک آستری یا لایه زیری پوشیده شده است. به همین دلیل، چسب دائما چسبناک میماند و طرف دیگر، دارای پوشش آزاد کننده ای است که وقتی که نوار باز میشود، با چسب جدا میگردد. مواد آزاد کننده که اغلب استفاده میشود، همی پلیمری از وینیل الکل و وینیل اکتادسیل کاربامات است که در اثر واکنش با DVOH با اکتادسیل ایزوسیانات ساخته میشود.
معایب و مزایای چسبها معایب ۱.عموما چسبها بوسیله آب یا بخار آب سست میشوند.
۲.محدوده رهایی کار آنها کمتر از چسبانندههای فلزی (مهره ها، پیچ ها و بستهای آهنی و غیره) است.
۳.چسبها توسط دمای تبدیل شیشه ای (Tg) و تخریب شیمیایی محدود شدهاند. مزایا ۱.اتصال مواد غیر مشابه و لایههای نازک از مواد
۲.گسترش بار بر روی یک ناحیه وسیع
۳.زیبایی و حالت آئرودینامیک آنها بر روی سطوح خارجی اتصال
۴.کاربرد آنها با استفاده از ماشین روبات میباشد.
برچسب : چسب,چسب چیست؟,تاریخچه چسب,چسب ها چگونه کار میکنند, نویسنده : حسین کرمانی hosein26 بازدید : 124
تاریخچه تلفن همراه در ایران
یک دهه پس از ظهور پدیده تلفن سیار در جهان ,ایران نیز در سال 1354_1355درصدد استفاده از این سیستم بر آمد و با بررسی هایی که از سوی شرکت مخابرات ایران و کارشناسان خارجی صورت گرفت این نتیجه حاصل شد که ایران سالانه کشش جذب 4تا5هزار مشترک را دارد و اجرای طرح با 1000 شماره پیش بینی شد اما این تلاش در آنزمان ناکام اند.
در سال 1367 وزارت پست و تلگراف اقدام به طراحی تلفن سیار کرد و با یک تجدید نظر در این طرح ,در سال 1372 تجهیزات آن خریداری شد و در مرداد ماه 1373 فاز اول این طرح به ظرفیت 10000 شماره ای آغاز به کار کرد .همزمان با اجرای این طرح در تهران ,طراحی مقدماتی سیستم تلفن سیار در کرمان نیز آغاز شد که در مرحله دوم طرح ,مقرر شد تهران ضمن اتصال به این شهرها با ورودی و خروجی زیر زمینی و دریایی کشور نیز مرتبط شود و جزایر قشم و کیش در مرحله دوم تحت پوشش این طرح قرار گیرند.
طی سالهای 1372 تا اوایل 1374 تعداد متقاضیان تلفن سیار بیش از 100 نفر نبود چون این سیستم به هیچ عنوان برای مردم شناخته شده نبود و در شهریور 1374 هنگامی که آکهی نام نویسی در روزنامه های کثیر الانتشار کشور منتشر شد حدود 8تا9 هزار نفر ثبت نام نمودند,به عبارت دیگر استقبال چندانی از این سیستم پایه و ضروری در جامعه به عمل نیامد و حتی در محافلی با واکنش های منفی ,تلفن همراه سیستمی زاید و تجملاتی عنوان شد.
از بهمن 1374چرخشی شگفت برای نام نویسی تلفن سیار پدیدار شد بطوریکه 200هزار نفر متقاضی دریافت تلفن سیار شدند البته تقاضای استانهای کشور بدلیل عدم آگاهی از کاربرد این وسیله ارتباطی کمتر بود و بیشترین تقاضابه شهروندان تهرانی اختصاص داشت که بیش از 130 هزار نفر برآورد می شد و همچنین مردم حومه تهران یعنی کرج ,قزوین ,ساوه و قم که با در نظر گرفتن شمار آنان رقم تقاضا به 150 هزار شماره رسید .
در پی استقبال غیر منتظره، طراحی برای گسترش تلفن سیار جهت یک میلیون مشترک پیش بینی شد و در این زمینه برای شهرهای مختلف کشور دستگاههای لازم به منظورراه اندازی این پروژه خریداری و نصب گردید.
سیستم تلفن سیار دیجیتالی ایران از کشور فنلاند خریداری شد که از نوع GMS می باشد و برخی از خریدها نیز در این چند ساله اخیر از زیمنس و نوکیای آلمان بوده است.
در سال 1382 در حدود 2 میلیون و414 هزار و815 تلفن همراه در داخل کشور به متقاضیان واگذار شده است که از این تعداد 143هزار و هشتصد و هفتاد وشش مورد در استان خراسان مورد استفاده و بهره برداری مشترکین می باشد.
تاریخچه تلفن همراه در جهان
از دهه 1960 فکر آزاد کردن تلفن از حالت ثابت و بکارگیری آن در مکانهای مختلف در کشورهای اسکاندیناوی پا گرفت. کشورهای سوئد، دانمارک و نیز فنلاند از پیشگامان تلفنهای اتومبیل در جهان بودند که در اواخر دهه 1960 به بازار جهانی عرضه شد و در پی این موفقیت کشورهای اسکاندیناوی در صدد برآمدند این سیستم را تکمیل نمایند.
تلفن سیار این سیستم بصورت لامپی و آنالوگ (غیر هوشمند) بود که پاسخگوی متقاضیان نبود. این سیستم با یک مرکز اصلی مرتبط بود و این مرکز محور ارتباط متقابل تلفنهایی بود که هر یک جداگانه باهمان مرکز و فرکانس توان مبادله داشتند و امکان وصل این سیستم به شبکه خودکار در سطح کل جامعه وجود نداشت. در پی تبدیل این سیستم به خودکار، اولین شبکه تلفن متحرک به نام (NMT) بوسیله این چهار کشور، آمریکا سیستم (AMPS) خود را وارد بازار کرد و ژاپن سومین کشور در جهان بود که سیستم سیار خود را با ویژگیهای دو نوع اسکاندیناوی و آمریکایی به نام (HCMTC) وارد بازار نمود. سیستم ژاپنی قابلیت اتصال به شبکه را داشت و انگلستان هم با عرضه سیستم (TACS) به گروه دارندگان تلفن سیار پیوست که این سیستم ها در آغاز با فرکانس 450 مگاهرتز کار می کردند و بعدا به 800 مگاهرتز تغییر یافت.
در اوایل سال 1985 گروهی متشکل از 17 کشور اروپایی به نام (GMS) بوجود آمد تا بصورت هماهنگ طرح تلفن سیار دیجیتالی را اجرا نمایند هر چند طبق انتظاراتی که از آنان می رفت موفق نشدند اما در نهایت موفق به ابداع سیستمی شدند که در نوع و زمان خود بی عیب و نقص بود. در ابتدا قصد بر این بود که این سیستم جدید در اختیار کشورهای دیگر قرار نگیرد اما هزینه های سنگین این طرح آنان را واداشت که برای جلب رضایت مشتری تلاش نمایند تا از این طریق هزینه ها سرشکن شود.
به دلیل نیازمندی سایر کشورها به فناوری جدید و بسیار کارآمد، تلفن همراه از سوی تمامی کشورها مورد استقبال قرار گرفت و در ظرف مدت کوتاهی این فناوری در سراسر جهان مورد بهره برداری قرار گرفت.
برچسب : موبایل چیست؟,چگونگی ساخت موبایل,تاریخچه موبایل,کی موبایل اختراع شد,تصاویر موبایل,زیباترین مویایل های دنیا,تلفن همراه,تلفن همراه چیست؟,چگونه موبایل اختراع شد, نویسنده : حسین کرمانی hosein26 بازدید : 152
خودکار یک ابزار نوشتاری نوین است. خودکار دارای یک لولهٔ درونی است دارای جوهر چسبناکی که با چرخش گوی کوچک فلزی (۰٫۷ میلیمتر تا ۱٫۲ میلیمتر در قطر) از جنس برنج، فولاد یا تنگستن کربید در نوک آن، در زمان استفاده توزیع میشود. خودکار یکی از انواع قلم است.
خودکار نامناسب باعث درد مچ دست و انگشتان میشود. از ویژگیهای یک خودکار خوب برای نوشتنهای درازمدت میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
پروردگار وب...
برچسب : خودکار,خودکار(وسیله نوشتن),خودکار خوب,ویژگی یک خودکار خوب,خودکار چگونه باید باشد, نویسنده : حسین کرمانی hosein26 بازدید : 166
واژه تلویزیون که از زبان فرانسوی به فارسی راه یافته خود واژه ای دورگهاست که بخش نخست آن از واژه یونانی تله- (دور) و بخش دوم آن از واژه لاتین ویزیو (دید) گرفته شدهاست. با اینکه در بیشتر زبانها همین واژه تلویزیون (البته با تلفظهای بسیار گوناگون) به کار میرود برخی زبانها واژههای خود را برای این مفهوم دارند. برای نمونه در زبان آلمانی برای تلویزیون همیشه واژه Fesehen به کار برده میشود که معنی واژگانی آن «دوردید» است. یا در زبان ژرمنی نیدرساکسنی به تلویزیون Kiekschapp میگویند که معنی لغوی آن «نگرش» است.
در اوایل دههٔ ۱۹۰۰ میلادی (۱۲۸۰ه- ش) مهندسان در یافتند که میتوان با استفاده از امواج رادیویی تصویر فرستاد. اما این کار تا سال ۱۹۲۶م (۱۳۰۵ ه- ش) عملی نشد و در این سال جان لاگی برد اولین بار در لندن تلویزیون را به عامهٔ مردم معرفی کرد. سیستم برد کاملاً با لامپ تصویر الکترو نیکی و دوربینها ی امروزی متفاوت بود. در سیستم او تصویر به کمک صفحه گردان عظیمی به طور مکانیکی، روییده میشد. این صفحهٔ گردان سوراخهایی برای عبور نور داشت. کیفیت اولین تصاویر او خیلی بد بود و فقط ۳۰ خط داشت. تا این که در سال ۱۹۵۳ م (۱۳۲۲ ه- ش) تلویزیون رنگی و در دو دههٔ اخیر تلویزیونهای مسطح اختراع شدند. منشاء تلویزیون امروزی میتواند در زمان گذشته با کشف خاصیت هدایت نوری ماده سلنیم توسط ویلوگبی اسمیت در سال ۱۸۷۳و اختراع دیسک اسکن توسط پاول نیپکوو در سال ۱۸۸۴ بررسی و ردیابی شود. همه سیستمهای عملی و کاربردی تلویزیون از این اصل بنیادی اسکن یک تصویر برای تولید سیگنالهای سری زمانی برای نمایش آن میباشند. این نمایش تصویری سپس به وسیلهای ارسال میشود که برخلاف عمل اسکن کردن عمل میکند. دستگاه آخری، تلویزیون (یا دستگاه تلویزیون) است که با توجه به توانائیهای چشم انسان تصویر یکسان ومناسبی تهیه و نمایش میدهد.
تکنیکهای الکترومکانیکی پیش از جنگ جهانی دوم بطور قابل ملاحظهای توسط چارلز فرانسیس جنکینز و جان لوگی بِرد توسعه و تکمیل شد. جان لوگی برد نخستین سیستم تلویزیونی با خروجی ساده (سیاه و سفید) را در روز ۲۶ ژانویه سال ۱۹۲۶ در آزمایشگاهی در لندن به جهان عرضه داشت. بعلاوه، بِرد اولین ارسال تلویزیون رنگی را در ۳ ژوئیه سال ۱۹۲۸ ارائه کرد.
تلویزیون کاملاً الکترونیکی به اختراعات فیلو تیلور فرانسورد، ولادیمیر تسورایکین و دیگران برای تهیه و تولید سامانه توزیع انبوه و گسترده برنامههای تلویزیونی متکی است. فرانسورد به جهان اولین تلویزیون تماماً الکترونیکی برای نمایش برای عموم را در مؤسسه فرانکلین، فیلادلفیا، پنسیلوانیا در ۲۵ ماه اوت سال ۱۹۳۴عرضه داشت.
تلویزیون به خاطر ارائه تصویر از رادیو جاذبه بیشتری دارد و بعد تازهای به آن ارائه میکند چشمها را به خود خیره میکند و به علاوه فهم پیام را آسانتر میکند چون تصویر وصدا اطلات عات کاملتری به مخاطب میدهد تلویزیون از جهت کنترل و تسلط بر افکار عمومی رسانهای بسیار قوی و موثر است در کشورهای پیشرفته امروزه رادیو به عنوان وسیله ار تباط بین اللمل مورد استفاده قرار میگیرد
پخش منظم برنامهها در ایالات متحده آمریکا انجام شد[۱] بریتانیای کبیر، [۲] آلمان، [۳] فرانسه، [۴] اتحاد جماهیر شوروی[۵] قبل از جنگ جهانی دوم بود. اولین پخش تلویزیونی منظم با سطح مدرن که (۲۴۰ خط یا بیشتر) تعریف میشود، در انگلند در سال ۱۹۳۶ انجام شد، بزودی به «سیستم A» با ۴۰۵ خط ارتقا یافت. شبکههای پخش بزرگ و عظیم محلی در ایالات متحده آمریکا در سال ۱۹۴۶ شروع به کار کردند و تا اواسط دهه ۱۹۵۰ تلویزیون بخش عمومی و همگانی زندگی آمریکایی شد. وقتی که پخش از طریق هوای آمریکای شمالی در اول هزینههای جانبی برای مشتریان (به عنوان مثال هزینه دسترسی و استفاده بیشتر و نگهداری تجهیزات و سختافزار) نداشتو پخش کنندگان تلویزیونی فبلا هزینههای خود را از طریق درآمدهای پخش آگهی تامین میکردند، مشتریان تلویزیون ایالات متحده آمریکا بطور فزایندهای برنامههای دلخواه خود را از طریق ثبت نام در سیستم تلویزیون کابلی یا فرستندههای ماهوارهای مستقیماً به خانه خود بدست آوردند. در انگلستان در سمت دیگر، صاحبان هر تلویزیون باید هزینه مجوز تلویزیون را بطور سالیانه پرداخت کنند.
اجزای یک سیستم تلویزیون ساده عبارتند از:
سیستمهای کاربردی تلویزیون شامل تجهیزاتی برای انتخاب منابع مختلف تصویر، مخلوط و ترکیب کردن تصاویر از چندین منبع بصورت یک تصویر، درج سیگنالهای ویدئویی از قبل ضبط شده، همزمان کردن سیگنالهای منابع مختلف، و تولید تصویر مستقیم با کامپیوتر برای منظورهایی مانند معرفی اطلاعات ایستگاه پخش میباشد. ارسال میتواند از طریق هوا و توسط فرستندههای زمینی، از طریق کابلهای فلزی یا نوری، یا توسط رادیو با ماهواره صورت گیرد. ممکن است در هر جایی بصورت زنجیروار سیستمهای دیجیتال تعبیه شوند تا امکان کیفیت بهتر ارسال تصاویر را فراهم سازند، پهنای باند ارسال را کاهش دهند، افکتهای مخصوص اضافه کنند، و امنیت و حفظ اطلاعات ارسال شده را جهت جلوگیری از دریافت آنها توسط کسانی که دراین سرویسها ثبت نام نکردهاند فراهم کنند.
به لطف پیشرفت در تکنولوژی نمایشگرها، امروزه چندین نوع مختلف از نمایشگرهای ویدئویی وجود دارد که در دستگاههای تلویزیون استفاده میشوند:
هرکدام نقاط ضعف و مزایای مخصوص خود را دارند. نمایشگر LCD پانل تخت میتواند زاویه مشاهده را کمتر و باریکتر کرده و بنابراین با محیط خانه تناسب نداشته باشد. صفحههای نورافکن عقبی در شرایط طبیعی روشنایی روز یا اتاقهایی که کاملاً روشن هستند بخوبی عمل نمیکنند و به محلهای مشاهده تاریک نیاز دارند. در سال های اخیر، پانل های LED در ساخت تلویزیون مخصوصا تلویزیون های با اندازه بزرگ استفاده می شود. نمایشگرهای LED باریک تر از LCD هستند و مصرفبرق کمتری دارند اما از لحاظ کیفیت تصویر تفاوت چندانی با LCD ندارند. نمایشگرهای LED گران تر از LCD هستند.
وضوح تصویر مجموعه تعداد نقاط منفردی است که به عنوان پیکسلها در روی صفحه مورد نظر شناخته میشود. وضوح نمونه ۸۰۰x۶۰۰ بدین معنی است که صفحه تلویزیون ۸۰۰ پیکسل در عرض خود و ۶۰۰  پیکسل در محور عمودی دارد. وضوح بالای مشخص شده وضوح بیشتر تصویر را نشان میدهد.
کنتراست یک اندازه گیری میزان نقاط روشن و تاریک روی صفحه میباشد. معیار نسبت بالاتر کنتراست، تصویرهای بهتر و جالب تر ارائه میکنند که واژهای برای جزئیات غنی بودن مقدار عمق و سایه تصاویر است.
روشنایی تصویر میزان لرزش و ضعف و خرابی رنگها را اندازه میگیرد اندازه گیری معادل مقدار شمعهایی است که لازم هستند تا به تصویر قدرت و کیفیت دهند.
باندهای مختلف از بسامدهایی که تلویزیونها در آنها کار میکنند، بستگی به کشور محل استفاده دارند. سیگنالهای VHF و UHF در باندهای I IIو V معمولاً استفاده میشوند. فرکانسهای پایین تر پهنای باند کافی برای برای تلویزیون ندارند. اگرچه BBC در اوایل از باند I VHF در ۴۵ مگاهرتز، استفاده میکرد، این فرکانس مدت زیادی برای این مورد استفاده نشد. باند II برای ارسال و پخش رادیویی FM استفاده میشود. بسامدهای بالاتر بیشتر مانند موجهای نور عمل میکنند و در ساختمانها نفوذ نمیکنند یا از اطراف موانع بخوبی رد نمیشوند که بتوانند برای پخش سیستم تلویزیونی سنتی مورد استفاده قرار بگیرند، بنابراین آنها بطور عمومی برای پخش ماهوارهای استفاده میشوند، که از فرکانسهایی در حدود ۱۰ گیگاهرتز استفاده میکند. سیستمهای تلویزیونی در بیشتر کشورها سیگنالهای ویدئو را مانند سیگنالهای AM، (مدولاسیون دامنه) و صدا را به صورت سیگنالهای FM، (مدولاسیون بسامد) رله میکنند. یک استثنا در این مورد کشور فرانسه است که صدا را مانند سیگنالهای AM رله میکند.
"معیار نسبت" به اندازه گیریهای افقی به عمودی تصویر گفته میشود. تلویزیونهایی که بطور مکانیکی اسکن میشدند در اول توسط جان لوگی بایرد در سال ۱۹۲۶ با معیار نسبت ۷٫۳، مورد استفاده قرار گرفتند که در جهت سرو شانه یک شخص در مشاهده نمای نزدیک بود.
بیشتر سیستمهای تلویزیونی اولیه از اواسط دهه ۱۹۳۰ به این طرف همان معیار نسبت به میزان ۴:۳ که برای تطابق با معیار آکادمی در فیلمهای سینمایی آن زمان استفاده میشد، انتخاب کرده بودند. این معیار نسبت بقدر کافی مربع شکل بود که بطور راحت و آسانی در اطراف لامپ اشعه کاتدی نمایشگرهای CRT که میتوانست با فناوری، تولید وساخت آن زمان تهیه شود، استفاده شود. (فناوری CRT امروزی به تولیدکنندگان امکان میدهد که لامپهای خیلی حهن تر و صاف تر که تکنولوژیهای صفحه تخت آن را بطور ثابت خیلی عمومی و رایج تر کرده و محدودیتهای تکنیکی معیار نسبت را ندارد، تولید کنند). سرویس تلویزیونی BBCاز لامپهای بیشتر مربع مانند۵:۴ معیار نسبت از سال ۱۹۳۶ به 3 April ۱۹۵۰ موقعی که به معیار نسبت ۴:۳ سویچ میشود، استفاده میکند. این کار مشکلات جدی ایجاد نمیکرد، چون بیشتر دستگاههای تلویزیونهای آن زمان از لامپهای گرد و دایرهای شکل که به راحتی با معیار نسبت ۴:۳ هنگام تغییر ارسال سیگنالها تنظیم میشدند، استفاده میکردند.
در دهه ۱۹۵۰ استودیوهای فیلم به سمت صفحه پهن تمایل ورزیدند و معیار نسبتهایی مانند سینما اسکوپ تلاش کرد که محصولات تولیدی خود را از برنامههای تلویزیونی دور نگهدارد. اگرچه در اول این کار فقط یک حیله بود ولی صفحه پهن هنوز فرمت انتخاب امروزی است و معیار نسبت مربع شکل فیلمها بندرت دیده میشوند. بعضی افراد میگویند که صفحه پهن موقعی که اشیای را بلند هستند بصورت سراسرنما نشان میدهد واقعاً یک ایراد و مشکل بزرگ است، بعضی دیگر میگویند که مشاهده طبیعی بیشتر از بلندی سراسرنما است و بنابراین نمایشگرهای صفحه پهن برای چشم مناسب هستند.
سویچ و تغییر به سیستمهای تلویزیونی دیجیتال به عنوان یک فرصت برای تغییر فرمت تلویزیونی از معیار نسبت قدیمی ۴:۳ (۱٫۳۳:۱) به معیار نسبت ۱۶:۹ (تقریباً ۱٫۷۸:۱) استفاده شد. این عمل تلویزیونها را قادر میسازد که به معیار نسبت صفحه پهن مدرن یا سینما که معیار نسبتی از ۱٫۶۶:۱ از ۱٫۸۵:۱ تا ۲٫۳۵:۱ دارند، نزدیکتر شوند. دومتد برای حمل و انتقال محتویات صفحه پهن وجود دارد آنکه برای استفاده بهتر است فرمت صفحه پهن آنامورفیک نامیده میشوند. این فرمت خیلی مشابه تکنیک استفاده شده برای فریم فیلم صفحه پهن در داخل فریم فیلم ۱٫۳۳:۱٫۳۵ میلیمتری است. تصویر هنگام ضبط بطور افقی فشرده میشود، و سپس هنگام پخش دوباره باز و گسترده میشود. فرمت ۱۶:۹ صفحه پهن آنامورفیک اولین فرمتی بود که توسط پخش تلویزیون PALPlus اروپایی معرفی شد و کمی بعد در «صفحه پهن» DVD، ATSC، سیستم تلویزیون با کیفیت بالا(HDTV) از فرمت صفحه پهن، بدون فشردگی افقی یا بازشدن دوباره استفاده میکند.
امروزه «صفحه پهن» از تلویزیون به محاسبه گرها و رایانهها جایی که کامپیوتر رومیزی و کامپیوترهای کیفی بطور عمومی مجهز به نمایشگرهای صفحه پهن میباشند. بعضی شکایات درباره اختلال معیار نسبت تصویر فیلم به علت نرمافزار پخش بعضی از DVDها که این معیار نسبت را در نظر نگرفتهاند وجود دارد، اما این فقط یک چیز فرعی برای کیفیت نرمافزار پخش DVDها است. بعلاوه، نمایشگر صفحه پهن کامپیوتر رومیزی و کامپیوتر کیفی در معیار نسبت ۱۶:۱۰ هم از نظر اندازه فیزیکی و هم در تعداد پیکسلها و نه در معیار نسبت ۱۶:۹ تلویزیونهای مورد استفاده، که باعث پیچیدگی بیشتر میشود، میباشند. این نتیجه فرضیه یکسان مهندسین کامپیوتر نمایشگر صفحه پهن کامپیوتر است که مردم مشاهده محتویات در معیار نسبت ۱۶:۹ در رایانه خود را بر ناحیهای از صفحه که با کنترلهای پخش معکوس شود، نوار وظایف و دستورها که مانع مشاهده محتویات تمام صفحه میشود، ترجیح میدهند.
عوض شدن و تکمیل صنعت تلویزیون در مورد معیار نسبت(تصویر) بدون مشکلات نبودهاست و حالا هم میتواند مشکلات قابل توجهی هم داشته باشد.
نمایش معیار نسبت صفحه پهن تصویر(مستطیل) در معیار نسبت مناسب (مربع ۴:۳) میتواند نمایش داده شود.
یک معیار نسبت مناسب یا یک تصویر (مربع یا ۴:۳) در معیار نسبت صفحه پهن نمایش (مستطیل با افقی طولانی) که در بالا نشان داده شد.
یک سازگاری عمومی بمباران یا تهیه موادی است که معیار نسبت ۱۴:۹ ارائه میدهند و قسمتی از تصاویر را در هر سمت برای نمایش با معیار ۴:۳ حذف میکنند، و بعضی قسمتهای تصاویر را در نمایش با معیار ۱۶:۹ حذف و بریده میکنند. در سالهای اخیر عملکرد سینما توگرافیک که به نام]]فیلم سوپر ۳۵ میلیمتری(برنده و قهرمان شده توسط) جیمز کامرون برای فیلم تعدادی از فیلمهای سینمایی مهم را را مانند "تایتانیک"، «قانوناً بلوند»، «قدرت آوستین“، و»ببر کمین گرفته، هیولای مخفی«استفاده شدهاست. این نتیجه باعث ایجاد این نظریه شد که فیلم نگاتیو دوربین میتواند برای تهیه چاپهای تئاتری صفحه پهن و هم استاندارد»تمام صفحه«استفاده شود که با استفاده از آنها برای تلویزیون /VHS/DVD از نیاز به»جعبه حروف«یا کاهش اطلاعات با موقعیت خراب شدن»پن –و- اسکن" ایجاد میشود اجتناب شود.
امروزه بسیاری از تجهیزات جانبی برای تلویزیون وجود دارد که شامل کنسولهای بازیهای کامپیوتری و ویدئویی، ضبط کننده ویدئو کاست، جعبه بالایی برای تلویزیون کابلی، تلویزیون ماهوارهای DVB و دستگاههای DVB-T، گیرنده تلویزیون دیجیتال، پخش کنندههای DVD، یا ضبط کننده ویدئوی دیجیتال(شامل ضبط کنندههای ویدئی شخصی، PVRs) میباشند. بازار وسایل جانبی به رشد خود همگام با توسعه تکنولوژی جدید ادامه دادهاست.
پروردگار وب...برچسب : تلویزون,LED,کارایی تلویزیون,تلویزیون چگونه کار می کند؟, ال ای دی چیست؟,تلویزیون چگونه کار میکند؟,تلویزیون چیست؟, نویسنده : حسین کرمانی hosein26 بازدید : 134
شرح کار تکنولوژی لمسی نوین
فناوری لمسی سالیان درازی است که در دنیای تکنولوژی وجود داشته و مورد استفاده قرار می گیرد، اما در ۵-۴ سال اخیر شاهد موج عظیم استفاده از آن در اسمارت فون ها و تبلت ها ها بوده ایم. با معرفی اولین آیفون اپل، دیدیم که اغلب شرکت ها به تکنولوژی capacitive touch یا لمسی خازنی روی آوردند. قبل از آیفون، کارخانه ها معمولا از تکنولوژی resistive touch یا لمسی مقاومتی استفاده می کردند و برخی از صفحات لمسی خارج از دنیای موبایل هم از تکنولوژی لمسی مادون قرمز بهره می بردند.
لمس خازنی امروزه تبدیل به یک هنجار و قاعده مرسوم شده است و تقریبا در تمامی تبلت ها و اسمارت فون ها مورد استفاده قرار می گیرد. بنابرین ما هم در مقاله مان تمرکز را بر تکنولوژی capacitive touch یا لمس خازنی و انواع جدید آن می گذاریم که باعث تحول این صنعت شدند. البته قبل از شروع داستان، بهتر است بدانیم که اصلا صفحه لمس خازنی چیست؟
به طور ساده، یک صفحه لمسی خازنی، شبکه ای نازک و شفاف از الکترود ها است. الکترودها به صورت رشته هایی در ردیف های عمودی و افقی قرار گرفته اند و در هر نقطه ای که همپوشانی صورت بگیرد، یک خازن تشکیل می شود.
بدن انسان یک رسانای الکتریسیته است و هنگامی که شما با انگشت تان صفحه را لمس می کنید، این لمس قابل اندازه گیری است. زیرا سنسور لمس می تواند نسبت به تغییر میدان الکترواستاتیکی واکنش نشان دهد.
تکنولوژی لمس خازنی می تواند اندازه گیری میزان لمس را مستقیما بر روی صفحه و همان نقطه لمس شده انجام دهد و برای مثال مانند تکنولوژی لمس مادون قرمز برای این کار وابسته به اندازه گیری فاصله از کناره های صفحه نیست. لذا تکنولوژی لمس خازنی می تواند از قابلیت چندلمس هم پشتیبانی کند. یعنی اینکه می تواند نقاط لمس شده همزمان روی لایه خازنی را ثبت و مشخص نماید.
در تصویر می توانید شمای کلی یک صفحه لمس خازنی را ببینید. الگوی شبکه ای می تواند به شکل های گوناگونی ساخته شود و هنر آن، در این است که ۱۰۰ درصد نامرئی خواهد بود.
در بیشتر نمایشگرهای لمسی که امروزه تولید می شوند، لایه لمسی در میان پنل نمایشگر LCD در زیر و لایه محافظ بالایی (که معمولا گوریلا گلاس است) پیچیده می شود. معمولا میان پنل نمایشگر و لایه لمسی هم یک فاصله وجود دارد که با هوا پر شده و باعث می شود میزان اطمینان از عدم تاثیر این دو لایه تا حد امکان بالا رود.
همان طور که می بینید، لایه لمسی میان پنل ال سی دی و لایه محافظ بیرونی قرار می گیرد.
آنچه که تا به اینجا آموختیم، این است که تکنولوژی لمسی خازنی نیازمند یک لایه اضافی بر روی صفحه واقعی موبایل است. اما چرا تکنولوژی لمس را مستقیما درون پنل نمایشگر نسازیم یا اینکه آن را با لایه شیشه ای بالایی ادغام نکنیم؟ خب، این همان چیزی است که قصد داریم در ادامه داستان درباره اش صحبت کنیم. و دقیقا همان چیزی است که اکنون در صنعت با دو رویکرد کاملا متفاوت در حال وقوع است.
به تازگی عبارت in-cell را زیاد می شنویم که در آیفون 5 مورد استفاده قرار گرفته و اپل به آن «تاچ مجتمع» یا integrated touch می گوید. و از سمت دیگرِ بازار اسمارت فون هم عبارت on-cell شنیده می شود که در اسمارت فون های ال جی و نمایشگرهای سوپر AMOLED سامسونگ مورد استفاده قرار گرفته و برخی هم آن را با نام G2 می شناسند.
این دو تکنولوژی لمسی، در واقع دو رویکرد کاملا متفاوت هستند و البته تولید in-cell بسیار مشکل تر و پیچیده تر است. هر دو این رویکردها هم به نازک تر شدن قابل توجه نمایشگرها و همچنین بهبود اشباع رنگ ها کمک می کنند.
In-Cell در مقابل On-Cell
همان طور که در عکس بالا دیدید، کارخانه ها معمولا از سه لایه استفاده می کنند. چرا؟ خب، زیرا تولید کنندگان LCD پنل های ال سی دی را می سازند. سپس کارخانه های سازنده سنسور لمسی، لایه صفحه لمسی را می سازند و در انتها هم شرکت هایی مانند کورنینگ، شیشه های محافظ رویی مانند گوریلا گلاس را تولید می کنند. و آنگاه شرکت موبایل ساز باید این سه لایه را در کنار هم قرار دهد.
اما به جای این کار شما می توانید تکنولوژی لمس را به داخل لایه شیشه ای بیرونی انتقال دهید. که به این شیوه on-cell یا G2 می گویند. شما همچنین انتخاب دیگری را هم پیش رو دارید که سنسور های لمسی را به پنل نمایشگر اصلی منتقل کنید. این شیوه را هم in-cell می نامند. خوشبختانه هر دو این لایه ها همراهان و ملازمان خوبی برای الکترودهای لمس هستند.
سامسونگ از تکنولوژی لمسی on-cell در نمایشگرهای سوپر AMOLED خود استفاده کرده است و محصولاتی همچون Galaxy SIII از این شیوه بهره می برند.
با استفاده از on-cell چالش پیش رو این است که چگونه الکترودها را درون گوریلا گلاس قرار دهیم که مشکلی برای استحکام این شیشه محافظ پیش نیاید. پس از عبور از قدم اول و حل مشکل استحکام، قدم بعدی این است که استفاده از تکنولوژی تاچ درون شیشه بسیار مشکل تر از به کار بردن آن به صورت جداگانه و به شکل قدیم است. و البته این کار ممکن است از میزان تاثیر لمس هم بکاهد.
با استفاده از in-cell الکترودها به جای لایه شیشه ای، درون پنل ال سی دی قرار می گیرند. اما در اینجا با دو چالش مهم روبرو هستیم. اول اینکه قرار دادن خازن های لمس که وابسته به الکترودها هستند درون نمایشگری که آن هم وابسته به الکترودها است می تواند باعث ایجاد نویز و اغتشاش شود. دوم اینکه هنگامی که لایه لمسی به صورت مستقیم با بخش نمایشگر ادغام می شود، عیب در نمایشگر یا پیاده سازی تاچ باعث می شود که کل ماژول غیر قابل استفاده گردد. با on-cell هم شما تنها می توانید لایه شیشه ای را بیرون بیندازید، در حالی که قبلا هر یک از سه لایه در صورت معیوب بودن، به صورت جداگانه تعویض می شد.
با حذف لایه لمسی، پنل های نمایش می توانند بسیار نازک تر شوند.
تولید صفحات لمسی in-cell و on-cell اکنون در یک مرحله گذار قرار دارد و در ماه ها و سال های آینده خواهیم دید که چگونه اسمارت فون ها و تبلت ها بر اساس این دو رویکرد تکنولوژیک، به شکل قابل توجهی نازک تر خواهند شد. در اینجا به ذکر نمونه هایی از سه رویکرد فعلی تکنولوژی لمسی خازنی در بازار اسمارت فون ها می پردازیم:
سه لایه: هنوز بخش زیادی از تلفن های هوشمند و تبلت ها از این شیوه قدیمی، اما به صرفه سه لایه ای استفاده می کنند. اغلب اسمارت فون های فعلی را می توان جزو این گروه دانست.
on-cell: از نمونه های خوب این رویکرد می توان به پنل های سوپر AMOLED سامسونگ اشاره کرد. به خاطر داشته باشید که صفحات AMOLED معمولی سامسونگ که لقب Super را یدک نمی کشند این گونه نیستند. سامسونگ محصولاتی چون گلکسی اس سوم و گلکسی نکسوس را به این صفحه نمایش مجهز کرده است.
in-cell: فعلا تلفن های بسیار محدودی از این تکنولوژی استفاده می کنند. در این میان شاید تنها بتوان اکسپریا p سونی و آیفون 5 اپل را جزو سردمداران استفاده از رویکرد صفحات in-cell دانست.
آیفون ۵ یکی از اولین اسمارت فون هایی است که از تکنولوژی تاچ in-cell بهره می برد و این مورد یکی از دلایل نازکی خارق العاده آن است.
آینده، هم اکنون اینجا است
خب، شما منتظر چه هستید و انتظار چه چیزی را خواهید داشت؟ اگر تلفن های بسیار نازک تر می خواهید؛ نه تنها صفحات لمسی به نمایشگرها نزدیکتر شده اند، بلکه نمایشگرها هم نازکتر شده و حتی گوریلا گلاس هم در حال نازک تر شدن است. با هر دو تکنولوژی in-cell و on-cell شما می توانید انتظار اشباع رنگ بهتری را داشته باشید و نور هم برای رسیدن به شما از لایه های کمتری عبور می کند.
بسته به شیوه پیاده سازی و اجرا هم، واکنش صفحه لمسی روز به روز دقیق تر می شود. و در آخر، این دو تکنولوژی چنان احساسی را به وجود می آورند که انگار شما خود صفحه نمایش اصلی اسمارت فون را لمس می کنید و خبری از صفحه بیرونی نیست.
و البته در پایان یک سوال باقی می ماند: چرا تنها یکی از این دو رویکرد انتخاب نشوند؟ در حقیقت این سوالی درباره پول است. کارخانجات تولید کننده صفحه لمسی همچون Wintek و TPK که معمولا لایه های لمسی مجزا تولید می کنند، می توانند با کمی تغییر به تولید گونه on-cell ادامه دهند. اما با استفاده از in-cell تکنولوژی لمس به سمت نمایشگر منتقل می شود. پس در اختیار کارخانجات سازنده پنل های نمایشگر همچون سامسونگ، ال جی، شارپ و ژاپن دیسپلی قرار خواهد گرفت.
در نتیجه این کار پول بیشتری برای صنعت نمایشگر به ارمغان خواهد آورد و صنعت صفحات لمسی را هم تعطیل خواهد کرد. لذا کارخانه های صفحه لمسی فعلی به حمایت از on-cell ادامه می دهند و کارخانه های سازنده نمایشگر هم ترجیح می دهند سراغ in-cell بروند.
برچسب : لمس,گوشی های لمسی چگونه کار میکنند,لمس چگونه کار میکند,کار لمس چگونه است,لمس موبایل,گوشی لمسی حرارتی چگونه کار میکند, نویسنده : حسین کرمانی hosein26 بازدید : 195
سیم کارت یا واحد شناسایی مشترک (Subscriber Identity Module) یک تراشه حافظه قابل حمل است که در گوشیهای تلفن همراه و به منظور استفاده از سرویسهای شبکه مخابرات سیار استفاده میشود.
این واحد حافظه همزمان با دیجیتال شدن شبکههای مخابرات سیار و ظهور نسل دوم این شبکهها یعنی GSM در سال ۱۹۹۰ ارائه شد. در واقع سیم کارت یک هارد دیسک بسیار کوچک است که به صورت اتوماتیک با قرار گرفتن در هر گوشی موبایل فعال شده و اطلاعات مختلفی از جمله شماره تلفن، اطلاعات شبکهای مشترک، دفترچه تلفن، پیام های کوتاه و . . . . را در خود ذخیره می کند. به بیان دیگر سیم کارت نقش یک گذرنامه را بازی میکند که با ارائه آن میتوان از سرویس شبکه سیار کشورهای مختلف برای برقراری ارتباط استفاده کردهفت تير .
(((لطفا به بخش ادامه مطلب بروید)))
پروردگار وب...
برچسب : سیم کارت چیست؟,سیم کارت,در مورد سیم کارت,حجم سیم کارت,سیم کارت چگونه کار میکند, نویسنده : حسین کرمانی hosein26 بازدید : 147
اندروید مجموعه ای از نرم افزارهای (software stack) موبایل است که شامل سیستم عامل، middleware ها و برنامه های کلیدی (key applications) است. اندروید SDK، ابزارها و APIهای لازم برای شروع برنامه نویسی بر روی پلتفرم اندروید با زبان برنامه نویسی جاوا را مهیا کرده است.
خصوصیات:
معماری اندروید:
تصویر زیر لایه ها و کامپوننت های اصلی سیستم عامل اندروید را نشان میدهد.
برنامه های کاربردی (Applications):
اندروید به همراه بسته های مختلفی از جمله email client, SMS program, calendar, maps, browser, contacts, and others ارایه میشود. تمام این برنامه ها با استفاده از زبان برنامه نویسی جاوا نوشته شده اند.
چارچوب برنامه (Application Framework):
با فراهم آوردن پلتفرم توسعه باز (open development platform)، اندروید برنامه سازان را قادر کرده است تا برنامه های کاربردی خلاقانه و غنی برای این پلت فرم فراهم سازند. توسعه دهندگان آزادی کامل دارند تا از ویژگیهایی مانند دسترسی به سخت افزار، دسترسی به اطلاعات محلی (موقیت جغرافیایی)، اجرای سرویس های پس زمینه (background services)، تنظیم زنگ ساعت، اضافه کردن اطلاعیه ها (notifications) به نوار وضعیت و بسیاری بسیاری دیگر در برنامه هایی که میسازند، استفاده کنند.
توسعه دهندگان دسترسی کامل به همان چارچوب APIهایی دارند که برنامه های هسته (the core applications) دارند. معماری برنامه های کاربردی (The application architecture) بمنظور ساده سازی استفاده مجدد از کامپوننت ها طراحی شده است. هر برنامه ای می تواند قابلیت های خود را در اختیار دیگر برنامه ها قرار دهد و همچنین از قابلیت های دیگر برنامه ها استفاده کند (البته به محدودیت های امنیتی چارچوب هم بستگی دارد). این طرزکار مشابه به کاربر اختیار تعویض و جایگزینی کامپوننت ها را می دهد.
برنامه های زیربنایی، مجموعه ای از سرویس ها و سیستم های زیرند:
کتابخانه ها (Libraries):
اندروید شامل مجموعه از کلاسهای ++C/C است که توسط کامپوننت های سیستم اندروید مورد استفاده قرار میگیرند. همچنین استفاده از این قابلیت به توسعه دهندگان نیز داده شده است. بعضی از این کتابخانه های اصلی به این قرارند:
زمان اجرای اندروید (Android Runtime):
اندروید شامل مجموعه ای از کتابخانه های اصلی است که اکثر عملکردهای قابل دسترس را با استفاده از زبان جاوا ممکن میسازد. هر برنامه کاربردی اندروید در فرایند مخصوص به خودش اجرا میشود و دسترسی مخصوص به خود در ارتباط با ماشین مجازی دالویک دارد. این ماشین بگونه ای ساخته شده است که هر دستگاهی (device) میتواند چندین ماشین مجازی را بطور همزمان اجرا کند. هر ماشین مجازی دالویک فایل ها را به فرمت (dex.) اجرا میکند که اینکار باعث بهینه سازی در دستگاه هایی که حافظه پایینی دارند، می شود. این ماشین مجازی مبتنی بر رجیسترهاست و کلاسهایی که توسط کامپایلر جاوا ساخته شده است را اجرا میکند.
ماشین مجازی دالویک برای اجرای قابلیت های اساسی مانند مدریت حافظه کم و چند نخی (threading) متکی بر هسته لینوکس است.
هسته لینوکس (Linux Keel):
اندروید متکی بر لینوکس نسخه ۲٫۶ برای انجام سرویس های اصلی مانند security, memory management, process management, network stack و driver model است. این هسته همچنین مانند یک لایه انتزاعی (abstraction layer) مابین سخت افزار و سایر نرم افزارها عمل میکند.
پروردگار وب...
برچسب : اندروید چیست,اندروید,android,سیستم عامل اندروید,اندروید یعنی چه؟,حسین کرمانی مدیر وبلاگ پروردگار وب, نویسنده : حسین کرمانی hosein26 بازدید : 171
افتتاح پروژه اسپوتنیک توسط اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی زنگ خطر را برای ایالات متحده به صدا درآورد تا با تأسیس آرپا یا موسسه پروژههای تحقیقاتی پیشرفته در سال ۱۹۵۸ (میلادی) پیشروی در زمینه فناوری را بازیابد.[۱][۲] آرپا اداره فناوری پردازش اطلاعات (IPTO) را تاسیس نمود تا پروژه SAGE راکه برای اولین بار سامانههای رادار سراسر کشور را با هم شبکه کرده بود پیشتر برد. هدف IPTO دست یافتن به راههایی برای پاسخ به نگرانی ارتش امریکا در باره قابلیت مقاومت شیکههای ارتباطیشان را پاسخ دهد، و به عنوان اولین اقدام رایانه هایشان را در پنتاگون، کوه چاین و دفتر مرکزی فرماندهی راهبردی هوایی (SAC) را به یکدیگر متصل سازد.جی.سی.آر لیکلایدر که از ترویج کنندگان شبکه جهانی بود به مدیریت IPTO رسید.لیکلایدر در سال ۱۹۵۰ (میلادی) پس از علاقهمند شدن به فناوری اطلاعات از آزمایشگاه روانشناسی صدا در دانشگاه هاروارد به ام آی تی رفت. در ام آی تی او در کمیتهای مشغول به خدمت شد که آزمایشگاه لینکلن را تاسیس کرد و بر روی پروژه SAGE کار میکرد. در سال ۱۹۵۷ (میلادی) او نایب رئیس شرکت بی بی ان (BBN) شد. در آنجا بود که اولین محصول PDP-۱ را خرید و نخستین نمایش عمومی اشتراک زمانی را هدایت نمود.
در IPTO جانشین لیکلایدر ایوان ساترلند، در سال ۱۹۶۵ (میلادی)، لارنس رابرتس را بر آن گماشت که پروژهای را برای ایجاد یک شبکه آغاز نماید و رابرتس پایه این فناوری را کار پل باران نهاد.[۳] پل باران مطالعه جامعی را برای نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا منتشر کرده بود که در آن پیشنهاد داده بود که برای دستیابی به استحکام و مقاومت در برابر حوادث از راهگزینی بسته کوچک استفاده شود. رابرتس در آزمایشگاه لینکلن ام آی تی کار کرده بود که هدف اولیه از تاسیس آن، پروژه SAGE بود. لئونارد کلینراک استاد دانشگاه کالیفرنیا تئوریهای زیربنایی شبکههای بسته را در سال ۱۹۶۲ (میلادی) و مسیریابی سلسله مراتبی را در سال ۱۹۶۷ (میلادی) ارائه کرده بود، مفاهیمی که زمینه ساز گسترش اینترنت به شکل امروزی آن شدند.
جانشین ساترلند، رابرت تیلور، رابرتس را قانع نمود که موفقیتهای اولیهاش در زمینه راهگزینی بسته کوچک را گسترش دهد و بیاید و دانشمند ارشد IPTO شود.در آنجا رابرتس گزارشی با نام "شبکههای رایانهای منابع مشترک" به تیلور داد، که در ژوئیه ۱۹۶۸ (میلادی) م.رد تایید او قرار گرفت و زمینه ساز آغاز کار آرپانت در سال بعد شد. پس از کار فراوان، سرانجام در ۲۹ اکتبر ۱۹۶۹ دو گره اول آنچه که بعدها آرپانت شد به هم متصل شدند.این اتصال بین مرکز سنجش شبکه کلینراک در دانشکده مهندسی و علوم کاربردی UCLA و سامانه NLS داگلاس انگلبرت در موسسه تحقیقاتی SRI Inteational در پارک منلو در کالیفرنیا برقرار شد. سومین مکان در آرپانت مرکز ریاضیات تعاملی Culler-Fried در دانشگاه کالیفرنیا، سانتا باربارا بود و چهارمی دپارتمان گرافیک دانشگاه یوتا بود. تا پایان سال ۱۹۷۹ (میلادی) پانزده مکان مختلف به آرپانت جوان پیوسته بودند که پیام آور رشدی سریع بود. آرپانت تنها یکی از اجداد اینترنت امروزی بود. در تلاشی جداگانه، دونالد دیویز نیز، در آزمایشگاه ملی فیزیک انگلیس مفهوم راهگزینی بسته کوچک را کشف کرده بود. اونخستین بار آن را در ۱۹۶۵ (میلادی) مطرح نمود. کلمات بسته و راهگزینی بسته در واقع توسط او ابداع شدند و بعدها توسط استانداردها پذیرفته و به کار گرفته شدند. دیویز همچنین یک شبکه راهگزینی بسته به نام Mark I در سال ۱۹۷۰ (میلادی) درانگلستان ساخته بود.[۴] به دنبال نمایش موفق راهگزینی بسته در آرپانت(ARPANET)؛ در سال ۱۹۷۸، اداره پست بریتانیا، Telenet، DATAPACوTRANSPAC با یکدیگر همکاری را برای بوجود آوردن نخستین سرویس شبکه راهگزینی بسته خود آغاز نمودند. در بریتانیا این شبکه به نام سرویس بینالمللی راهگزینی بسته (به انگلیسی: Inteational Packet Switched Service) خوانده میشد. مجموعه شبکههای X.۲۵ از اروپا و آمریکا گسترش یافت و تا سال ۱۹۸۱ کانادا، هنگ کنگ و استرالیا ر در بر گرفته بود.استانداردهای راهگزینی بسته X.۲۵ را "کميته مشاوره بين المللی تلگراف و تلفن(CCITT)" - که امروزه به نام ITU-T خوانده میشود- حول و حوش سال ۱۹۷۶ تدوین نمود. X.۲۵ از پروتکلهای TCP/IP مستقل بود. این پروتکلها حاصل کار تجربی DARPA در آرپانت، شبکه رادیویی بسته و شبکه ماهوارهای بسته بودند.
آرپانت اولیه بر روی برنامه کنترل شبکه(NCP) (به انگلیسی: Network Control Program) کارمی کرد، استانداردی که در دسامبر ۱۹۷۰ توسط تیمی به نام "گروه کاری شبکه(NWG)" به مدیریت استیو کراکر (به انگلیسی: Steve Crocker) طراحی و پیاده سازی شد. برای پاسخگویی به رشد سریع شبکه که مرتباً مکانهای بیشتری بدان متصل میشد، وینتون سرف (به انگلیسی: Vinton Cerf) و باب کان (به انگلیسی: Bob Kahn) اولین توصیف پروتکلهای TCP را که امروزه به گستردگی استفاده میشوند در خلال سال ۱۹۷۳ ارائه دادند و در مه ۱۹۷۴ مقالهای در این باب منتشر نمودند. به کاربردن واژه اینترنت برای توصیف یک شبکه TCP/IP یکتای جهانی از دسامبر ۱۹۷۴ با انتشار RFC ۶۷۵ آغاز شد.این RFC اولین توصیف کامل مشخصات TCP بود که توسط وینتون سرف، یوگن دالال و کارل سانشاین در آن زمان در دانشکاه استانفورد نوشته شد. در خلال نه سال یعدی کار تا آنجا پیش رفت که پروتکلها تصحیح شدندو بر روی بسیاری از سیستمهای عامل پیاده سازی شدند.اولین شبکه برپایه بسته پروتکل اینترنت(TCP/IP) از اول ژانویه ۱۹۸۳ وقتی که همه ایستگاههای متصل به آرپا پروتکلهای قدیمی NCP را با TCP/IP جایگزین کردند، شروع به کار نمود. در سال ۱۹۸۵ بنیاد ملی علوم آمریکا(NFS) ماموریت ساخت NFSNET- یک ستون فقرات (Network Backbone) دانشگاهی با سرعت ۵۶ کیلوبیت بر ثانیه(Kbps) - با استفاده از رایانههای "مسیریاب فازبال" (به انگلیسی: Fuzzball router) را به مخترع این رایانهها، دیوید ال. میلز (به انگلیسی: David L. Mills) سپرد. یک سال بعد NFS تبدیل به شبکه پرسرعت تر ۱٫۵ مگابیت بر ثانیه ( Mbps) را نیز پشتیبانی میکرد. دنیس جنینگ، مسئول برنامه ابرکامپیدتردرNFS تصمیمی کلیدی در مورد استفاده از پروتکلهای TCP/IP ارائه شده توسط DARPA گرفت. گشایش شبکه به دنیای تجاری در سال ۱۹۸۸ آغاز شد.شورای شبکه بندی فدرال ایالات متحده در آن سال با اتصال NFSNET به سامانه تجاری پست MCI موافقت نمودو این اتصال در تابستان ۱۹۸۹ برقرارشد. سایر خدمات پست الکترونیکی تجاری(مانند OnTyme,Compuserve,Telemail ) نیز به زودی متصل شدند. در آن سال سه ارائه دهنده سرویس اینترنت(ISP) بوجود آمدند : UUNET, PSINet, CERFNET . شبکههای جدای مهمی که دروازههایی به سوی اینترنت (که خود بعداً جزئی از آن شدند)می گشودند عبارت بودند از : یوزنت, بیتنت بسیاری از شبکههای متنوع تجاری و آموزشی دیگر همچون Telenet, Tymnet, Compuserve و JANET نیز به اینترنت در حال رشد پیوستند. Telenet - که بعدها Sprintnet نامیده شد - یک شبکه رایانهای ملی خصوصی بود که از ۱۹۷۰ کار خود را آغاز کرده بود و امکان دسترسی با شمارهگیری (به انگلیسی: Dial-up Access) را به صورت رایگان در شهرهایی در سراسر امریکا فراهم ساخته بود.این شبکه سرانجام در دهه ۱۹۸۰، با محبوبیت روزافزون TCP/IP به سایرین متصل شد. فابلیت TCP/IP برای کار با هر نوع شبکه ارتباطی از پیش موجود، سبب رشد آسانتر آن میگشت؛ اگر چه که رشد سریع اینترنت در وهله اول ناشی از در دسترس بودن مسبریابهای استاندارد تجاری از طرف بسیاری از شرکتها، در دسترس بودن تجهیزات تجاری اترنت(به انگلیسی: Etheet) برای ساخت شبکههای محلی و پیاده سازیهای گسترده و استانداردسازی TCP/IP در یونیکس]](به انگلیسی: Unix) و بسیاری سیستم عاملهای دیگر بود.
اگرچه بسیاری از کاربردها و رهنمودهایی که اینترنت را ممکن ساخت به مدت تقریباً دو دهه وجو داشتند، امااین شبکه تا دهه ۱۹۹۰ هنوز چهرهای همگانی نداشت. در ششم آگوست ۱۹۹۱، سرن - سازمان اروپایی پژوهش در باره ذرات - پروژه وب جهان گستر(World Wide Web) را به اطلاع عموم رساند. وب توسط دانشمندی انگلیسی به نام سر تیم برنرز لی(به انگلیسی: Sir Tim Beers-Lee) در سال ۱۹۸۹ اختراع شد.یکی از مرورگرهای وب محبوب اولیه ViolaWWW بود که از روی هایپرکارت الگوبرداری شده بود و از سامانه پنجره ایکس(به انگلیسی: X Window System) استفاده میکرد. سرانجام این مرورگر جای خود را در محبوبیت به مرورگرموزاییک (به انگلیسی: Mosaic) داد. در سال ۱۹۹۳ مرکزملی کاربردهای ابررایانش امریکا (به انگلیسی: National Center for Supercomputing Applications) دردانشگاه ایلینوی اولین نسخه از موزاییک را منتشر کرد و تا اواخر سال ۱۹۹۴ علاقه عمومی به اینترنتی که پیش از این آموزشی و تخصصی بود، گسترش فراوانی یافته بود. در سال ۱۹۹۶ استفاده از واژه اینترنت معمول شد و مجازا برای اشاره به وب هم استفاده شد. در همین هنگام، در گذر این دهه، اینترنت بسیاری از شبکههای رایانهای عمومی از پیش موجود را در خود جا داد(اگر چه برخی مثل FidoNet همپنان جداماندند). آنچنانکه تخمین زده شدهاست، در دهه ۹۰ در هرسال اینترنت رشدی صددرصدی نسبت به سال قبل خود داشتهاست و در سالهای ۱۹۹۶و۱۹۹۷ نیز دورههای کوتاهی از رشد انفجاری داشتهاست.[۵] این میزان رشد به خصوصیت عدم کنترل مرکزی اینترنت که امکان رشد اندامی شبکه را فراهم میسازد نسبت دادهاند و همچنین به ماهیت بازوغیراختصاصی پروتکلهای اینترنت که امکان برقراری سازگاری و همکاری میان فروشندگان مختلف و عدم توانایی یک شرکت برای اعمال کنترل بیش از حد بر روی شبکه را سبب میشود..[۶] جمعیت تخمینی کاربران اینترنت مطابق آمار سی ام ژوئیه ۲۰۰۹ ، ۱٫۶۷ میلیارد نفراست.[۷]
پروردگار وب...
برچسب : تاریخ اینترنت,تاریخ تولد اینترنت,اینترنت کهن,نخست اینترنت,اینترنت,اینترنت چیست؟,چرا اینترنت؟,وب,آیا وب و اینترنت تفاوت دارد؟,وب بهتر است یا اینترنت, نویسنده : حسین کرمانی hosein26 بازدید : 120
غالباً در گفتگوهای روزمره از دو واژهٔ "وب" و "اینترنت"، به اشتباه، بدون تمایز زیادی استفاده میشود، امااین دو واژه معانی متفاوتی دارند. اینترنت یک سامانه ارتباطی جهانی برای داده هاست، زیرساختهای نرمافزاری و سختافزاری است که رایانهها در سراسر جهان به یکدیگر متصل میسازد. در مقابل، وب یکی از خدماتی (سرویس)است که بر روی اینترنت ارائه میشود و برای ارتباط از شبکه اینترنت بهره میجوید. وب مجموعه ای از نوشته های به هم پیوسته(web page) است که به کمک ابرپیوندها و آدرس جهانی(URL) به یکدیگر پیوند خوردهاند.
وب شامل سرویس های دیگر مانند رایانامه، انتقال فایل(پروتکل افتیپی)، گروه خبری و بازی آنلاین است.
خدمات(سرویس) های یاد شده بر روی شبکه های مستقل و جدا از اینترنت نیز در دسترس هستند.
برچسب : اینترنت,اینترنت چیست؟,چرا اینترنت؟,وب,آیا وب و اینترنت تفاوت دارد؟,وب بهتر است یا اینترنت, نویسنده : حسین کرمانی hosein26 بازدید : 140
اینترنت (به انگلیسی: Inteet) ( مخفف کلمه inter connected network شبکه های به هم مرتبط )را باید بزرگترین سامانهای دانست که تاکنون به دست انسان طرّاحی، مهندسی و اجرا گردیدهاست. ریشهٔ این شبکهٔ عظیم جهانی به دههٔ ۱۹۶۰باز می گردد که سازمانهای نظامی ایالات متّحدهٔ آمریکا برای انجام پروژههای تحقیقاتی برای ساخت شبکهای مستحکم، توزیع شده و باتحمل خطا سرمایه گذاری نمودند. این پژوهش به همراه دورهای از سرمایه گذاری شخصی بنیاد ملی علوم آمریکا برای ایجاد یک ستون فقرات جدید، سبب شد تا مشارکتهای جهانی آغاز گردد و از اواسط دههٔ ۱۹۹۰، اینترنت به صورت یک شبکهٔ همگانی و جهانشمول در بیاید. وابسته شدن تمامی فعّالیتهای بشر به اینترنت در مقیاسی بسیار عظیم و در زمانی چنین کوتاه، حکایت از آغاز یک دوران تاریخیِ نوین در عرصههای گوناگون علوم، فنّآوری، و به خصوص در نحوه تفکّر انسان دارد. شواهد زیادی در دست است که از آنچه اینترنت برای بشر خواهد ساخت و خواهد کرد، تنها مقدار بسیار اندکی به واقعیت درآمدهاست.
اینترنت سامانهای جهانی از شبکههای رایانهای بهم پیوستهاست که از پروتکل مجموعه پروتکل اینترنت برای ارتباط با یکدیگر استفاده مینمایند. به عبارت دیگر اینترنت، شبکه شبکه هاست که از میلیونها شبکه خصوصی، عمومی، دانشگاهی، تجاری و دولتی در اندازههای محلی و کوچک تا جهانی و بسیار بزرگ تشکیل شدهاست که با آرایه وسیعی از فناوریهای الکترونیکی و نوری به هم متصل گشتهاند. اینترنت در برگیرنده منابع اطلاعاتی و خدمات گسترده ایست که برجستهترین آنها وب جهانگستر و رایانامه میباشند. سازمانها، مراکز علمی و تحقیقاتی و موسسات متعدد، نیازمند دستیابی به شبکه اینترنت برای ایجاد یک وبگاه، دستیابی از راه دور ویپیان، انجام تحقیقات و یا استفاده از سیستم رایانامه، میباشند. بسیاری از رسانههای ارتباطی سنتی مانند تلفن و تلویزیون نیز با استفاده از اینترنت تغییر شکل دادهاند ویا مجدداً تعریف شده اندو خدماتی جدید همچون صدا روی پروتکل اینترنت و تلویزیون پروتکل اینترنت ظهور کردند. انتشار روزنامه نیز به صورت وبگاه، خوراک وب و وبنوشت تغییر شکل دادهاست. اینترنت اشکال جدیدی از تعامل بین انسانها را از طریق پیامرسانی فوری، تالار گفتگو و شبکههای اجتماعی بوجود آوردهاست.
در اینترنت هیچ نظارت مرکزی چه بر امور فنّی و چه بر سیاستهای دسترسی و استفاده وجود ندارد. هر شبکه تشکیل دهنده اینترنت، استانداردهای خود را تدوین میکند. تنها استثنا در این مورد دو فضای نام اصلی اینترنت، نشانی پروتکل اینترنت و سامانه نام دامنه است که توسط سازمانی به نام آیکان مدیریت میشوند. وظیفه پی بندی و استاندارد سازی پروتکلهای هستهای اینترنت، IPv4 و IPv6 بر عهده گروه ویژه مهندسی اینترنت است که سازمانی بینالمللی و غیرانتفاعی است و هر فردی میتواند در وظایفشان با آن مشارکت نماید.
پروردگار وب...
برچسب : اینترنت,اینترنت چیست؟,چرا اینترنت؟,وب,آیا وب و اینترنت تفاوت دارد؟,وب بهتر است یا اینترنت, نویسنده : حسین کرمانی hosein26 بازدید : 143